( کودکان11-7 ساله )
تغذیه
مناسب، نقش مهمی در رشد و تکامل کودکان ایفا می کند. با تغذیه مناسب می
توانید از بروز بیماری های زود هنگام جلوگیری کرده و نیز خطر مشکلات
سلامتی را در آینده کاهش دهید.
در این سنین ( بین 11- 7 سال ) درصد چربی بدن افزایش می یابد. این چربی برای افزایش رشد در
دوران بلوغبیشتر پدر و مادرها درباره
تغذیه کودکان خود نگران هستند . این والدین از بی میلی و کم غذا خوردن کودکان خود در رنج هستند و شکایتهای مختلفی در این مورد دارند . بیاشتهاییدندان های کودک
بسیاری از غذاها می توانند باعث خفه شدن کودک شوند، مگر اینکه شکل و ترکیب آنها را تغییر دهید. مثلاً
کره بادام زمینیتیک:
آدمی همواره در مورد سلامت جسم ،روابط اجتماعی و جایگاه خود در این عالم نگران بوده است و در این زمینهها سوالات بسیاری مطرح کرده و پیرامون آنها نظریاتی ابراز داشته است. بعضی از این نظریات تقریبا جهان شمول به نظر میرسند و در بسیاری از مناطق دنیا و اکثر دورههای تاریخی دیده میشوند. طبق نظریههایی کهن که امروزه هم به چشم میخورد، اختلال روانی نتیجه عملکرد نیروهای ماوراء طبیعی و جادوئی مثل ارواح شرور و شیطان است. در جوامعی که این نظریه را باور داشتند، درمان به صورت جن گیری انجام میشده است.
تاریخچه اختلالات روانی از جمله تیک ها
در تاریخ اختلالات روانی این عقیده نیز رواج داشته که آنها را ناشی اختلال کارکرد بدن میدانستند
افلاطون رفتار پریشان را برخاسته از تعارضات درونی بین هیجان و عقل به شمار میآورد. برخورد به مبتلایان به این اختلالات خط سیری از برخورد غیر انسانی تا برخوردهای انسانیتر را شامل میشود. جنبش معطوف به درمان انسانیتر با این بیماران با کارهای فیلیپ پنیل آغاز شد. بتدریج تغییرات اصلاحیتر بیشتری آغاز و ادامه یافت و تحقیقات علمی درسبب شناسی ، طبقه بندی و درمان اختلالات انجام گرفت در مورد اختلال تیک هم برای نخستین بار در سال 1885 ژرژ ژیل دلاتوره وقتی درفرانسه باژان مارتین شارکوکارمیکرد بیماری را توصیف کرد که بعد ها به نام اختلال توره شناخته شد. او متوجه سندرومی در بین چند تن از بیمارانشد که شامل تیک های متعدد حرکتی بد دهنی و پژواک کلام بود.
تعریف تیک
تیک عبارتست از اجرای یک حرکت یا انتشار یک صوت به صورت ناگهانی، سریع،ادواری،ناموزون قالبی،اگر چه بیمار آن را غیر قابل مقاومت و غیر ارادی می داند اما فراوانی تیک تغییر ناپذیر است و امکان عدم بروز آن در مدت زمانهای کم و بیش وجود دارد.
تنیدگی به تشدید تیک ها و فعا لییت های سرگرم کننده(مانند قرائت و خیا طی)به کاهش آنها منجر می شودو معمولا در خلال خواب نا پدید شده یا در حد قابل ملاحظه
ای کاهش پیدا می کند
انواع کلی تری از تقسیم بندی های تیک که در بیشر منابع از آنها نام برده شده :
1- -تیک های حرکتی ساده(SIMPLE MOTOR TICS): حرکات بی معنی، ناگهانی و کوتاه میباشند. مانند: چشمک زدن، بالا انداختن شانه، بالا بردن بینی، حرکت دادن دستها و پاها.
2-تیک های آوایی ساده(SIMPLE PHONIC TICS): اصوات غیر ارادی ای که از بینی، گلو و دهان خارج میگردند. مانند: سرفه کردن، صاف کردن گلو، بالا کشیدن بینی، خرخر کردن، آروغ زدن، تقلید اصوات حیوانات.
3- تیک های حرکتی پیچیده(COMPLEX MOTOR TICS): حرکاتی که بیشتر هدفمند بوده و چندین عضله بطور هماهنگ در ایجاد آنها دخالت دارند. مانند: کشیدن لباس، لمس کردن دیگران، لمس کردن اشیاء، شکلک درآوردن، نیشگون گرفتن، بوسیدن خود و یا دیگران، آب دهان انداختن، خاراندن، شانه زدن موها، ضربه با نوک انگشت، پریدن و لی لی رفتن، زبان درازی، لمس کردن بینی، بوییدن اشیاء و افراد، حرکات پرتابی، پژواک کرداری (ECHOPRAXIA) (تکرار و تقلید غیر ارادی حرکات دیگران)، کوپروپراکسیا (COPROPRAXIA) (انجام حرکات و ژستهای قبیح، زننده، و ناپسند نزد جامعه)
4- تیک های آوایی پیچیده(COMPLEX PHONIC TICS): آواهای هدفمند تر و طولانی تر. مانند: پژواک گویی (ECHOLALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات دیگران)، مکررگویی(PALILALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات خود)، مکررخوانی(LEXILALIA)(تکرار غیر ارادی کلماتی که خوانده میشوند)، کوپرولالیا و یا بد دهنی (COPROLALIA)(بیان واژه ها و الفاظ رکیک، قبیح و ممنوعه)،صحبت کردن با خود، خندیدن و فریاد کشیدن های ناگهانی.
درمان:
نخستین گام در تعیین مناسب ترین شیوه درمانی اختلالات تیک بررسی کارکرد کلی کودک یا نوجوان است. خانواده، معلمین و همسالان گاهی تیک ها را اشتباها به عنوان رفتارهای هدفمند تفسیر می کنند و زمانی باید کودک به عنوان ابتلا به یک مشکل رفتاری تحت درمان قرار گیرد که واقعا حرکات مزبور به صورتی غیر ارادی بروز کنند. درمان باید با آموزش جامع خانواده شروع شود بطوری که کودک مبتلا ندانسته به خاطر رفتارهای تیک تنبیه نشود. خانواده همچنین بایستی با سیر تشدید و تخفیف متناسب بسیاری از اختلالات تیک آشنا شوند. در موارد خفیف کودکان دچار اختلالات تیک که عملکرد اجتماعی و تحصیلی خوبی دارند ممکن است نیازی به درمان نداشته باشند. در موارد شدیدتر کودکان مبتلا از سوی همسالانشان طرد می شوند و بر اثر ماهیت مخرب تیک ها کارکرد تحصیلی کودک مختل می شود. در این موارد بایستی انواعی از روش های درمانی مد نظر قرار گیرد.
مداخلات دارویی در سرکوب تیک تا حدودی موثرند و از مداخلات رفتاری نظیر فنون «وارونه سازی عادت» استفاده می شود تا کودکان و نوجوانان مبتلا از تیک های خود، آگاهی بیشتری پیدا کنند و حرکات ارادی را شروع کنند که تیک ها را جبران کند. استانلی هابز (STANLEY A. HOBBS) چندین روش رفتاری از جمله تمرین متمرکز (منفی)، خود بازبینی، آموزش واکنش ناسازگار، نشان دادن وحذف تقویت مثبت و وارونه سازی عادت را مرور کرده است. به گزارش هابز در بسیاری از موارد درمان های فوق سبب کاهش فراوانی تیک ها شده است ( به خصوص طی درمان وارونه سازی عادت). در حال حاضر مطالعات دیگری برای تکرار اثر بخشی این فنون در دست انجام هستند. بطور کلی درمانهای رفتاری بیشتر در درمان اختلالات تیک صوتی یا حرکتی مزمن و گذرا موثرند. ولی موارد نسبتا معدودی از اختلال توره واکنش مطلوبی به روش های رفتاری نشان داده اند. فنون رفتاری از جمله آرام سازی ممکن است در کاهش استرس هایی مفید باشد که ممکن است موجب تشدید اختلال توره می شوند. تصور می شود که فنون رفتاری و دارودرمانی اثرات همدیگر را تقویت می کنند.
نظریات روان درمانی
ضرورت نیاز به نظریات روان درمانی
هر روان درمانگری در کار خود خواه ناخواه از نظریه خاصی پیروی میکند، بطوری که گفته میشود استفاده از نظریههای علمی در روان درمانی بکار درمان و فرآیند تغییر رفتار و بهبود مشکلات سرعت میبخشد و از هدر رفتن نیروها جلوگیری میکند. هر مشاور و روان درمانگری باید سرانجام به نقطه نظری متوسل شود. کسب چنین نقطه نظری ممکن است سالها به طول بیانجامد و مستلزم زحمات فراوان باشد.
روان درمانگر علاوه بر دانستن نظریات موجود درباره ساخت شخصیت و تغییر رفتار ، باید پیش فرضهای خودش را درباره ماهیت انسان و فرآیند علم یافتن بداند و نیز به ارزشها و دیدگاههای خودش درباره زندگی خوب و الگوی شخصی که نقشش را کامل ایفا میکند، آگاه باشد. وی از طریق این آگاهیها نظام واحدی برای خود بوجود میآورد که در موقعیت خاص او بکارگیری آن برایش راحتتر و موثرتر است. بطور کلی پایه و اساس کاربرد علمی روان درمانی و مشاوره همان نظریهای است که بر اساس تجارب مشاورهای و مطالعات تجربی تدوین شده است. بر این اساس روان درمانگری موفقتر و کارآمدتر است که هم از نظریات علمی معتبر آگاهی دارد و هم در بکار بستن آنها تجربه کسب کرده است.
انواع نظریات روان درمانی
نظریات متعددی در روان درمانی ارائه گردیده است که بین آنها تفاوتهایی از لحاظ این که چه اعتقادی نسبت به شخصیت ، ماهیت انسان و مفهوم اضطراب و بیماری روانی دارند، دیده میشود و بر اساس این مفاهیم بنیادی در فرآیند روان درمانی ، شیوهها ، اصول و تکنیکهای مختلفی نیز ارائه میکنند. مهمترین نظریات روان درمانی به قرار زیر است:
روانکاوی
این نظریه درمانی مبتنی بر دیدگاه « فروید » میباشد. منظور از آن شناخت سطح روانی نیست، بلکه هدف آن است که انگیزههای درونی و عمقی رفتار و اختلالات روانی را شناسایی کنیم و پس از تجزیه و تحلیل ، مراجع را در غلبه بر آنها یاری دهیم. از طرفی روانکاوی سعی بر این است که امیال واپس زده شده را ردیابی کرده، نوع کشمکشها را مشخص کرد و سپس به بیمار یاری داد تا بر آنها غلبه کند.
نظریه روان شناسی فردی آدلر
چون در نظر « آدلر » فرد روان نژند و مضطرب ، فردی مایوس است و خود را حقیر میبیند، از هدفهای عمده درمان آن است که یاس را در فرد از بین ببریم، به او توان و شهامت خطر کردن و عمل را برای نیل به هدفهایش بدهیم و به او کمک کنیم تا فردی بشاش و جذاب شود. فرآیند درمان در روان شناسی فردی آدلر عبارت است از ایجاد رابطه حسنه و حفظ آن در طول درمان ، برملا کردن هدفهای بیمار و شیوه زندگی او و چگونگی تاثیر هدفها بر شیوه زندگی ، ایجاد بصیرت از طریق تعبیر و تفسیرهای ضروری و بالاخره بازآموزی و دادن جهت گیری مجدد به مراجع.
نظریه درمان عقلانی _ عاطفی الیس
درمان عقلانی _ عاطفی « آلبرت الیس » ، یک شیوه جامع درمان است که مشکل فرد را از سه دیدگاه شناختی ، عاطفی و رفتاری مورد امعان نظر و حمله قرار میدهد و سعی میکند که با ایجاد شناخت مطلوبی در فرد ، اثرات مثبت و منطقی عاطفی و رفتاری در او ایجاد شود. پس از خاتمه درمان انتظار میرود که فرد عقاید غیر منطقی و غیر عقلانی خود را رها کند و به سوی تفکر منطقی و عقلانی روی آورد.
نظریه درمان مراجع _ محوری راجرز
روان درمانی در این نظریه ، رها کردن استعدادهایی است که از قبل در فردی که بالقوه مستعد و تواناست، وجود دارد. مهمترین هدف فرآیند درمان ، افزایش خودآگاهی و نیل به خود شناسی است. بطوری که فرد با خصوصیات خود به منزله یک انسان یگانه و منحصر به فرد بیشتر آشنا شود. برای رسیدن به این هدف باید شرایط ارزشی کاهش یابد و تئجه و احترام غیر شرطی فرد به خودش افزایش یابد.
گشتالت درمانی پرلز
این نظریه شیوهای از درمان است که بر افکار و احساساتی که فرد در زمان و مکان بلاخص (اینجا و اکنون) تجربه میکند، تمرکز دارد. اضطراب انسان در نظر « پرلز » زاده شکاف میان حال و آینده است و انسان بدان دلیل مضطرب میشود که وضعیت موجود را رها میکند و درباره آینده و نقشهای احتمالیاش به تفکر میپردازد. از این رو هدف درمان آن است که شکافها و خلا موجود در زندگی فرد که همان امور ناتمام و گریز از حال است، شناخته شوند و به فرد کمک شود تا از راه تماس ، آگاهی و تجربه این شکاف را پر کند و به ایجاد تعامل ، وحدت و تحقق نفس نایل آید.
نظریه درمان مبتنی بر تحلیل ارتباط محاورهای برن
شیوه « برن » در درمان روشی عقلانی است که فرد را در تجزیه و تحلیل و درک رفتار خویش و همچنین در کسب آگاهی و قبول مسئولیت با توجه به آنچه که در زمان حال اتفاق میافتد، یاری میدهد. هدف این نظام درمانی آن است که حالت من بالغ را از خواستها و تاثیرات نامطلوب و مخرب حالات من کودکی و من والدینی آزاد کند و بدان وسیله تغییرات رفتاری مطلوب را در فرد بوجود آورد.
نظریه واقعیت درمانی گلاسر
واقعیت درمانی شیوهای است مبتنی بر عقل سلیم و درگیری عاطفی. اساس این نظریه بر چگونگی هویت و تشکیل و تغییر آن قرار دارد و هدف اصلی روان درمانی مبتنی بر آن نیز همانا تغییر هویت ناموفق و ایجاد رفتار مسئولانه در فرد است. چرا که انسان به این دلیل با اضطراب و ناراحتی مواجه میشود که رفتار غیر مسئولانهای دارد.
نظریه رفتار درمانی
این شیوه درمانی از تکنیکها و اصول مربوط به نظریه رفتارگرایی و یادگیری برای کاهش یا تغییر رفتارهای نامطلوب استفاده میکند. این تکنیکها بسیار متنوع هستند که مهمترین آنها حساسیت زدایی منظم ، آموزش شیوه ابراز وجود ، متوقف کردن فکر ، انزجار درمانی و ... است.
زندگی دلپذیر
مقدمه
هر کس زندگی را از دریچهای میبیند و به باور هر کس رسیدن به یک دسته از آرزوها و اهداف و یا فراهم شدن شرایط و موقعیتهای مختلف موجبات دلپذیر بودن زندگی او را فراهم میسازد. با اینکه بیم افراد مختلف در مورد اینکه چه چیز زندگی آنها را شیرین تر و مطبوع تر خواهد ساخت تفاوتهای فردی وجود دارد. اما یکسری اصول کلی نیز وجود دارند که میتوانند به عنوان اصول کلی در آفزینش و خلق یک زندگی سعادتمند مورد کاربرد قرار گیرند.
هدفمن بودن برای داشتن یک زندگی دلپذیر
زندگی بیهدف ، یک زندگی شلوغ و بیسر و سامان است. افراد بیهدف بطور سرسام آوری با انواع مشکلات مواجه میشوند که موجب ایجاد استرس و ناراحتی در آنها میشود. کسالت ، درماندگی ، تشویش و اضطراب حاصل یک زندگی بیهدف هستند. بر این اساس تا میتوانید شکل واضحی به اهداف خود بدهید. آنها را دسته بندی کنید و برای خود مشخص کنید که کدامیک از اهمیت بیشتری برایتان برخوردار هستند. در این راستا فرق نمیکند اهداف شما مالی باشد، یا علمی ، یا مربوط به زندگی روزمره و یا سایر اهداف. داشتن هدف مهم است.
پاک سازی ذهن از افکار منفی
افکار منفی انسان باعث هدر رفتن نیرو و انرژی روانی او میشوند و در واقع مثل موانعی هستند که مسیر فرد را برای رسیدن به اهدافش سد میکنند و حتی مانع این میشوند که فرد بتواند برای خود اهدافی را معین کند. افکار منفی احساس نشاط و شادابی را از زندگی فرد میگیرد، موجب کاهش اعتماد به نفس او و اعتقاد به تواناییهایش میشود.
رضایت شغلی خود را بالا ببرید.
بیشتر ساعات انسان در جریان شغلیاش میگذرد. بنابراین لذت بردن از این ساعات بسیار بااهمیت خواهد بود. همیشه و در هر شغلی حتما چیزهایی وجود دارد که بتواند برای شما جذاب باشد حتی در شغلی که علاقه چندانی به آن ندارید. با کمی فکر کردن میتوانید این جنبههای لذت بخش را پیدا کرده و برای خود پررنگ نمایید. خواهید داد که چه تغییراتی به این ترتیب در احساسات شما پیدا خواهد شد. سعی کنید به جای وقت گذراندن و احساس نارضایتی کردن مهارتهای مناسب را یاد بگیرید و به دنبال مواردی باشید تا باعث پیشرفت شما در کارتان شود.
توجه به سلامتی جسمی و روحی خود
برخی افراد بیش از حد نگران سلامتی خود هستند و برخی توجه چندانی به سلامتی خود ندارند. این دسته از افراد به کارهایی که انجام میدهند و ممکن است سلامتی آنها را تهدید کند ادامه میدهند و یا در صورت بروز مسائلی در سلامتی آنها ، آنها را دست کم میگیرند. در هر دو حال داشتن یک زندگی لذت بخش برای این افراد به خطر میافتد. به دنبال یاد گرفتن اطلاعات و مطالب جدید برای بالا بردن سلامتی خود باشید و آنها را در زندگی پیاده کنید.
گسترش و سالم سازی روابط و ارتباطات خود
برقراری یک ارتباط مناسب بسیار مهم است. در زمینه برقراری چنین روابطی نکات بسیار ریز و دقیقی وجود دارد که ممکن است ارتباطات مختلف شما را خدشهدار کند بدون اینکه متوجه باشید. شنونده خوب بودن و محبت کردن در موقع مناسب یکی از اصول برقراری ارتباط صحیح هستند. به مواردی از این قبیل توجه کنید تا بتوانید روابط خود را گسترش دهید. علاوه بر گسترش روابط حفظ روابط را نیز یاد بگیرید. برخی افراد به راحتی روابطی را آغاز میکنند اما نمیتوانند آنها را پایدار نگه دارند.
خلاق باشید.
برای رسیدن به خلاقیت لازم نیست شغل ویژهای داشته باشید، یا در سن خاصی باشید، زن باشید یا مرد. در هر شرایطی و هر سنی و هر جنسی باشید خلاقیت کمکهای زیادی به شما خواهد کرد. افراد خلاق انسانهایی هستند مخاطره پذیر ، اهل ریسک ، مصر ، با انگیزه ، پذیرای افکار نو ، مستقل و دارای اعتماد به نفس. آنها در برخورد با مشکلات زندگی نیز میتوانند از قدرت خلاقیت خود استفاده کنند و به شیوههای جالبتری با مشکلات مواجه شوند.
توجه به فرزندان
فرزندان افراد مهم زندگی والدین هستند. اکثر والدین نگران تربیت فرزندان خود هستند و گاهی این نگرانی زندگی آنها را مغشوش و پر از اضطراب میسازد. نگرانی هیچ فایدهای ندارد. روشهای برقراری ارتباط با فرزندان ، و تربیت آنها یاد بگیرید و با آرامش و خونسردی آنها را پیاده کنید. به این ترتیب نگران آینده فرزندان خود نیز نخواهید بود، میدانید که بهترین کارها را برای او انجام میدهید که در توان خود دارید. برای آنها وقت بگذارید، آنها را بشناسید و به آنها احترام بگذارید.
توجه به سرگرمیها و علائق
برخی افراد به دلیل برنامه ریزی خوبی که دارند به بهترین شیوه از برنامهها و فعالیتهای مختلف استفاده میکنند. ممکن است فعالیت شغلی گستردهای داشته باشند اما به همان اندازه نیز به علائق و سرگرمیهای خود توجه نشان دهند. مشغله کاری یا سایر مشکلات آنها را از علائق خود دور نمیکند. در واقع گذراندن اوقاتی با فعالیتهای مورد علاقه موجب تامین انرژی لازم برای فعالیتهای اساسی زندگی میشود. بدون چنین اوقاتی فرد به مرور خسته و خستهتر خواهد شد. این سرگرمیها بسته به ویژگیهای خود شما دارد. لازم نیست حتما مواردی را انتخاب کنید که دیگران توصیه میکنند. گوش کردن به موسیقی ممکن است برای یک فرد یک فعالیت لذت بخش تلقی شود اما برای فردی دیگر ورزش کردن و ... .
اعمال مدیریت و کنترل بر فعالیتهای خود
بر انجام فعالیتهای خود جدی باشید. آنها را مهم بشمارید و برایشان برنامه ریزی کنید و برنامهها را بطور منظم اجرا کنید و به نتایج برنامهها توجه کنید و در نهایت از نتایج خوب و بد برای برنامه ریزی بعدی درس بگیرید. این روند کامل یک مدیریت خوب است. یک نظاره گر خوب و یک ارزیاب سخت گیر برای امور خود باشید. فعالانه امور زندگی خود را پیگیری کنید و به موفقیتهای خود پاداش دهید مثل یک مدیر خوب در یک سازمان.
تیک:
آدمی همواره در مورد سلامت جسم ،روابط اجتماعی و جایگاه خود در این عالم نگران بوده است و در این زمینهها سوالات بسیاری مطرح کرده و پیرامون آنها نظریاتی ابراز داشته است. بعضی از این نظریات تقریبا جهان شمول به نظر میرسند و در بسیاری از مناطق دنیا و اکثر دورههای تاریخی دیده میشوند. طبق نظریههایی کهن که امروزه هم به چشم میخورد، اختلال روانی نتیجه عملکرد نیروهای ماوراء طبیعی و جادوئی مثل ارواح شرور و شیطان است. در جوامعی که این نظریه را باور داشتند، درمان به صورت جن گیری انجام میشده است.
تاریخچه اختلالات روانی از جمله تیک ها
در تاریخ اختلالات روانی این عقیده نیز رواج داشته که آنها را ناشی اختلال کارکرد بدن میدانستند
افلاطون رفتار پریشان را برخاسته از تعارضات درونی بین هیجان و عقل به شمار میآورد. برخورد به مبتلایان به این اختلالات خط سیری از برخورد غیر انسانی تا برخوردهای انسانیتر را شامل میشود. جنبش معطوف به درمان انسانیتر با این بیماران با کارهای فیلیپ پنیل آغاز شد. بتدریج تغییرات اصلاحیتر بیشتری آغاز و ادامه یافت و تحقیقات علمی درسبب شناسی ، طبقه بندی و درمان اختلالات انجام گرفت در مورد اختلال تیک هم برای نخستین بار در سال 1885 ژرژ ژیل دلاتوره وقتی درفرانسه باژان مارتین شارکوکارمیکرد بیماری را توصیف کرد که بعد ها به نام اختلال توره شناخته شد. او متوجه سندرومی در بین چند تن از بیمارانشد که شامل تیک های متعدد حرکتی بد دهنی و پژواک کلام بود.
تعریف تیک
تیک عبارتست از اجرای یک حرکت یا انتشار یک صوت به صورت ناگهانی، سریع،ادواری،ناموزون قالبی،اگر چه بیمار آن را غیر قابل مقاومت و غیر ارادی می داند اما فراوانی تیک تغییر ناپذیر است و امکان عدم بروز آن در مدت زمانهای کم و بیش وجود دارد.
تنیدگی به تشدید تیک ها و فعا لییت های سرگرم کننده(مانند قرائت و خیا طی)به کاهش آنها منجر می شودو معمولا در خلال خواب نا پدید شده یا در حد قابل ملاحظه
ای کاهش پیدا می کند
انواع کلی تری از تقسیم بندی های تیک که در بیشر منابع از آنها نام برده شده :
1- -تیک های حرکتی ساده(SIMPLE MOTOR TICS): حرکات بی معنی، ناگهانی و کوتاه میباشند. مانند: چشمک زدن، بالا انداختن شانه، بالا بردن بینی، حرکت دادن دستها و پاها.
2-تیک های آوایی ساده(SIMPLE PHONIC TICS): اصوات غیر ارادی ای که از بینی، گلو و دهان خارج میگردند. مانند: سرفه کردن، صاف کردن گلو، بالا کشیدن بینی، خرخر کردن، آروغ زدن، تقلید اصوات حیوانات.
3- تیک های حرکتی پیچیده(COMPLEX MOTOR TICS): حرکاتی که بیشتر هدفمند بوده و چندین عضله بطور هماهنگ در ایجاد آنها دخالت دارند. مانند: کشیدن لباس، لمس کردن دیگران، لمس کردن اشیاء، شکلک درآوردن، نیشگون گرفتن، بوسیدن خود و یا دیگران، آب دهان انداختن، خاراندن، شانه زدن موها، ضربه با نوک انگشت، پریدن و لی لی رفتن، زبان درازی، لمس کردن بینی، بوییدن اشیاء و افراد، حرکات پرتابی، پژواک کرداری (ECHOPRAXIA) (تکرار و تقلید غیر ارادی حرکات دیگران)، کوپروپراکسیا (COPROPRAXIA) (انجام حرکات و ژستهای قبیح، زننده، و ناپسند نزد جامعه)
4- تیک های آوایی پیچیده(COMPLEX PHONIC TICS): آواهای هدفمند تر و طولانی تر. مانند: پژواک گویی (ECHOLALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات دیگران)، مکررگویی(PALILALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات خود)، مکررخوانی(LEXILALIA)(تکرار غیر ارادی کلماتی که خوانده میشوند)، کوپرولالیا و یا بد دهنی (COPROLALIA)(بیان واژه ها و الفاظ رکیک، قبیح و ممنوعه)،صحبت کردن با خود، خندیدن و فریاد کشیدن های ناگهانی.
درمان:
نخستین گام در تعیین مناسب ترین شیوه درمانی اختلالات تیک بررسی کارکرد کلی کودک یا نوجوان است. خانواده، معلمین و همسالان گاهی تیک ها را اشتباها به عنوان رفتارهای هدفمند تفسیر می کنند و زمانی باید کودک به عنوان ابتلا به یک مشکل رفتاری تحت درمان قرار گیرد که واقعا حرکات مزبور به صورتی غیر ارادی بروز کنند. درمان باید با آموزش جامع خانواده شروع شود بطوری که کودک مبتلا ندانسته به خاطر رفتارهای تیک تنبیه نشود. خانواده همچنین بایستی با سیر تشدید و تخفیف متناسب بسیاری از اختلالات تیک آشنا شوند. در موارد خفیف کودکان دچار اختلالات تیک که عملکرد اجتماعی و تحصیلی خوبی دارند ممکن است نیازی به درمان نداشته باشند. در موارد شدیدتر کودکان مبتلا از سوی همسالانشان طرد می شوند و بر اثر ماهیت مخرب تیک ها کارکرد تحصیلی کودک مختل می شود. در این موارد بایستی انواعی از روش های درمانی مد نظر قرار گیرد.
مداخلات دارویی در سرکوب تیک تا حدودی موثرند و از مداخلات رفتاری نظیر فنون «وارونه سازی عادت» استفاده می شود تا کودکان و نوجوانان مبتلا از تیک های خود، آگاهی بیشتری پیدا کنند و حرکات ارادی را شروع کنند که تیک ها را جبران کند. استانلی هابز (STANLEY A. HOBBS) چندین روش رفتاری از جمله تمرین متمرکز (منفی)، خود بازبینی، آموزش واکنش ناسازگار، نشان دادن وحذف تقویت مثبت و وارونه سازی عادت را مرور کرده است. به گزارش هابز در بسیاری از موارد درمان های فوق سبب کاهش فراوانی تیک ها شده است ( به خصوص طی درمان وارونه سازی عادت). در حال حاضر مطالعات دیگری برای تکرار اثر بخشی این فنون در دست انجام هستند. بطور کلی درمانهای رفتاری بیشتر در درمان اختلالات تیک صوتی یا حرکتی مزمن و گذرا موثرند. ولی موارد نسبتا معدودی از اختلال توره واکنش مطلوبی به روش های رفتاری نشان داده اند. فنون رفتاری از جمله آرام سازی ممکن است در کاهش استرس هایی مفید باشد که ممکن است موجب تشدید اختلال توره می شوند. تصور می شود که فنون رفتاری و دارودرمانی اثرات همدیگر را تقویت می کنند.
نظریات روان درمانی
ضرورت نیاز به نظریات روان درمانی
هر روان درمانگری در کار خود خواه ناخواه از نظریه خاصی پیروی میکند، بطوری که گفته میشود استفاده از نظریههای علمی در روان درمانی بکار درمان و فرآیند تغییر رفتار و بهبود مشکلات سرعت میبخشد و از هدر رفتن نیروها جلوگیری میکند. هر مشاور و روان درمانگری باید سرانجام به نقطه نظری متوسل شود. کسب چنین نقطه نظری ممکن است سالها به طول بیانجامد و مستلزم زحمات فراوان باشد.
روان درمانگر علاوه بر دانستن نظریات موجود درباره ساخت شخصیت و تغییر رفتار ، باید پیش فرضهای خودش را درباره ماهیت انسان و فرآیند علم یافتن بداند و نیز به ارزشها و دیدگاههای خودش درباره زندگی خوب و الگوی شخصی که نقشش را کامل ایفا میکند، آگاه باشد. وی از طریق این آگاهیها نظام واحدی برای خود بوجود میآورد که در موقعیت خاص او بکارگیری آن برایش راحتتر و موثرتر است. بطور کلی پایه و اساس کاربرد علمی روان درمانی و مشاوره همان نظریهای است که بر اساس تجارب مشاورهای و مطالعات تجربی تدوین شده است. بر این اساس روان درمانگری موفقتر و کارآمدتر است که هم از نظریات علمی معتبر آگاهی دارد و هم در بکار بستن آنها تجربه کسب کرده است.
انواع نظریات روان درمانی
نظریات متعددی در روان درمانی ارائه گردیده است که بین آنها تفاوتهایی از لحاظ این که چه اعتقادی نسبت به شخصیت ، ماهیت انسان و مفهوم اضطراب و بیماری روانی دارند، دیده میشود و بر اساس این مفاهیم بنیادی در فرآیند روان درمانی ، شیوهها ، اصول و تکنیکهای مختلفی نیز ارائه میکنند. مهمترین نظریات روان درمانی به قرار زیر است:
روانکاوی
این نظریه درمانی مبتنی بر دیدگاه « فروید » میباشد. منظور از آن شناخت سطح روانی نیست، بلکه هدف آن است که انگیزههای درونی و عمقی رفتار و اختلالات روانی را شناسایی کنیم و پس از تجزیه و تحلیل ، مراجع را در غلبه بر آنها یاری دهیم. از طرفی روانکاوی سعی بر این است که امیال واپس زده شده را ردیابی کرده، نوع کشمکشها را مشخص کرد و سپس به بیمار یاری داد تا بر آنها غلبه کند.
نظریه روان شناسی فردی آدلر
چون در نظر « آدلر » فرد روان نژند و مضطرب ، فردی مایوس است و خود را حقیر میبیند، از هدفهای عمده درمان آن است که یاس را در فرد از بین ببریم، به او توان و شهامت خطر کردن و عمل را برای نیل به هدفهایش بدهیم و به او کمک کنیم تا فردی بشاش و جذاب شود. فرآیند درمان در روان شناسی فردی آدلر عبارت است از ایجاد رابطه حسنه و حفظ آن در طول درمان ، برملا کردن هدفهای بیمار و شیوه زندگی او و چگونگی تاثیر هدفها بر شیوه زندگی ، ایجاد بصیرت از طریق تعبیر و تفسیرهای ضروری و بالاخره بازآموزی و دادن جهت گیری مجدد به مراجع.
نظریه درمان عقلانی _ عاطفی الیس
درمان عقلانی _ عاطفی « آلبرت الیس » ، یک شیوه جامع درمان است که مشکل فرد را از سه دیدگاه شناختی ، عاطفی و رفتاری مورد امعان نظر و حمله قرار میدهد و سعی میکند که با ایجاد شناخت مطلوبی در فرد ، اثرات مثبت و منطقی عاطفی و رفتاری در او ایجاد شود. پس از خاتمه درمان انتظار میرود که فرد عقاید غیر منطقی و غیر عقلانی خود را رها کند و به سوی تفکر منطقی و عقلانی روی آورد.
نظریه درمان مراجع _ محوری راجرز
روان درمانی در این نظریه ، رها کردن استعدادهایی است که از قبل در فردی که بالقوه مستعد و تواناست، وجود دارد. مهمترین هدف فرآیند درمان ، افزایش خودآگاهی و نیل به خود شناسی است. بطوری که فرد با خصوصیات خود به منزله یک انسان یگانه و منحصر به فرد بیشتر آشنا شود. برای رسیدن به این هدف باید شرایط ارزشی کاهش یابد و تئجه و احترام غیر شرطی فرد به خودش افزایش یابد.
گشتالت درمانی پرلز
این نظریه شیوهای از درمان است که بر افکار و احساساتی که فرد در زمان و مکان بلاخص (اینجا و اکنون) تجربه میکند، تمرکز دارد. اضطراب انسان در نظر « پرلز » زاده شکاف میان حال و آینده است و انسان بدان دلیل مضطرب میشود که وضعیت موجود را رها میکند و درباره آینده و نقشهای احتمالیاش به تفکر میپردازد. از این رو هدف درمان آن است که شکافها و خلا موجود در زندگی فرد که همان امور ناتمام و گریز از حال است، شناخته شوند و به فرد کمک شود تا از راه تماس ، آگاهی و تجربه این شکاف را پر کند و به ایجاد تعامل ، وحدت و تحقق نفس نایل آید.
نظریه درمان مبتنی بر تحلیل ارتباط محاورهای برن
شیوه « برن » در درمان روشی عقلانی است که فرد را در تجزیه و تحلیل و درک رفتار خویش و همچنین در کسب آگاهی و قبول مسئولیت با توجه به آنچه که در زمان حال اتفاق میافتد، یاری میدهد. هدف این نظام درمانی آن است که حالت من بالغ را از خواستها و تاثیرات نامطلوب و مخرب حالات من کودکی و من والدینی آزاد کند و بدان وسیله تغییرات رفتاری مطلوب را در فرد بوجود آورد.
نظریه واقعیت درمانی گلاسر
واقعیت درمانی شیوهای است مبتنی بر عقل سلیم و درگیری عاطفی. اساس این نظریه بر چگونگی هویت و تشکیل و تغییر آن قرار دارد و هدف اصلی روان درمانی مبتنی بر آن نیز همانا تغییر هویت ناموفق و ایجاد رفتار مسئولانه در فرد است. چرا که انسان به این دلیل با اضطراب و ناراحتی مواجه میشود که رفتار غیر مسئولانهای دارد.
نظریه رفتار درمانی
این شیوه درمانی از تکنیکها و اصول مربوط به نظریه رفتارگرایی و یادگیری برای کاهش یا تغییر رفتارهای نامطلوب استفاده میکند. این تکنیکها بسیار متنوع هستند که مهمترین آنها حساسیت زدایی منظم ، آموزش شیوه ابراز وجود ، متوقف کردن فکر ، انزجار درمانی و ... است.
زندگی دلپذیر
مقدمه
هر کس زندگی را از دریچهای میبیند و به باور هر کس رسیدن به یک دسته از آرزوها و اهداف و یا فراهم شدن شرایط و موقعیتهای مختلف موجبات دلپذیر بودن زندگی او را فراهم میسازد. با اینکه بیم افراد مختلف در مورد اینکه چه چیز زندگی آنها را شیرین تر و مطبوع تر خواهد ساخت تفاوتهای فردی وجود دارد. اما یکسری اصول کلی نیز وجود دارند که میتوانند به عنوان اصول کلی در آفزینش و خلق یک زندگی سعادتمند مورد کاربرد قرار گیرند.
هدفمن بودن برای داشتن یک زندگی دلپذیر
زندگی بیهدف ، یک زندگی شلوغ و بیسر و سامان است. افراد بیهدف بطور سرسام آوری با انواع مشکلات مواجه میشوند که موجب ایجاد استرس و ناراحتی در آنها میشود. کسالت ، درماندگی ، تشویش و اضطراب حاصل یک زندگی بیهدف هستند. بر این اساس تا میتوانید شکل واضحی به اهداف خود بدهید. آنها را دسته بندی کنید و برای خود مشخص کنید که کدامیک از اهمیت بیشتری برایتان برخوردار هستند. در این راستا فرق نمیکند اهداف شما مالی باشد، یا علمی ، یا مربوط به زندگی روزمره و یا سایر اهداف. داشتن هدف مهم است.
پاک سازی ذهن از افکار منفی
افکار منفی انسان باعث هدر رفتن نیرو و انرژی روانی او میشوند و در واقع مثل موانعی هستند که مسیر فرد را برای رسیدن به اهدافش سد میکنند و حتی مانع این میشوند که فرد بتواند برای خود اهدافی را معین کند. افکار منفی احساس نشاط و شادابی را از زندگی فرد میگیرد، موجب کاهش اعتماد به نفس او و اعتقاد به تواناییهایش میشود.
رضایت شغلی خود را بالا ببرید.
بیشتر ساعات انسان در جریان شغلیاش میگذرد. بنابراین لذت بردن از این ساعات بسیار بااهمیت خواهد بود. همیشه و در هر شغلی حتما چیزهایی وجود دارد که بتواند برای شما جذاب باشد حتی در شغلی که علاقه چندانی به آن ندارید. با کمی فکر کردن میتوانید این جنبههای لذت بخش را پیدا کرده و برای خود پررنگ نمایید. خواهید داد که چه تغییراتی به این ترتیب در احساسات شما پیدا خواهد شد. سعی کنید به جای وقت گذراندن و احساس نارضایتی کردن مهارتهای مناسب را یاد بگیرید و به دنبال مواردی باشید تا باعث پیشرفت شما در کارتان شود.
توجه به سلامتی جسمی و روحی خود
برخی افراد بیش از حد نگران سلامتی خود هستند و برخی توجه چندانی به سلامتی خود ندارند. این دسته از افراد به کارهایی که انجام میدهند و ممکن است سلامتی آنها را تهدید کند ادامه میدهند و یا در صورت بروز مسائلی در سلامتی آنها ، آنها را دست کم میگیرند. در هر دو حال داشتن یک زندگی لذت بخش برای این افراد به خطر میافتد. به دنبال یاد گرفتن اطلاعات و مطالب جدید برای بالا بردن سلامتی خود باشید و آنها را در زندگی پیاده کنید.
گسترش و سالم سازی روابط و ارتباطات خود
برقراری یک ارتباط مناسب بسیار مهم است. در زمینه برقراری چنین روابطی نکات بسیار ریز و دقیقی وجود دارد که ممکن است ارتباطات مختلف شما را خدشهدار کند بدون اینکه متوجه باشید. شنونده خوب بودن و محبت کردن در موقع مناسب یکی از اصول برقراری ارتباط صحیح هستند. به مواردی از این قبیل توجه کنید تا بتوانید روابط خود را گسترش دهید. علاوه بر گسترش روابط حفظ روابط را نیز یاد بگیرید. برخی افراد به راحتی روابطی را آغاز میکنند اما نمیتوانند آنها را پایدار نگه دارند.
خلاق باشید.
برای رسیدن به خلاقیت لازم نیست شغل ویژهای داشته باشید، یا در سن خاصی باشید، زن باشید یا مرد. در هر شرایطی و هر سنی و هر جنسی باشید خلاقیت کمکهای زیادی به شما خواهد کرد. افراد خلاق انسانهایی هستند مخاطره پذیر ، اهل ریسک ، مصر ، با انگیزه ، پذیرای افکار نو ، مستقل و دارای اعتماد به نفس. آنها در برخورد با مشکلات زندگی نیز میتوانند از قدرت خلاقیت خود استفاده کنند و به شیوههای جالبتری با مشکلات مواجه شوند.
توجه به فرزندان
فرزندان افراد مهم زندگی والدین هستند. اکثر والدین نگران تربیت فرزندان خود هستند و گاهی این نگرانی زندگی آنها را مغشوش و پر از اضطراب میسازد. نگرانی هیچ فایدهای ندارد. روشهای برقراری ارتباط با فرزندان ، و تربیت آنها یاد بگیرید و با آرامش و خونسردی آنها را پیاده کنید. به این ترتیب نگران آینده فرزندان خود نیز نخواهید بود، میدانید که بهترین کارها را برای او انجام میدهید که در توان خود دارید. برای آنها وقت بگذارید، آنها را بشناسید و به آنها احترام بگذارید.
توجه به سرگرمیها و علائق
برخی افراد به دلیل برنامه ریزی خوبی که دارند به بهترین شیوه از برنامهها و فعالیتهای مختلف استفاده میکنند. ممکن است فعالیت شغلی گستردهای داشته باشند اما به همان اندازه نیز به علائق و سرگرمیهای خود توجه نشان دهند. مشغله کاری یا سایر مشکلات آنها را از علائق خود دور نمیکند. در واقع گذراندن اوقاتی با فعالیتهای مورد علاقه موجب تامین انرژی لازم برای فعالیتهای اساسی زندگی میشود. بدون چنین اوقاتی فرد به مرور خسته و خستهتر خواهد شد. این سرگرمیها بسته به ویژگیهای خود شما دارد. لازم نیست حتما مواردی را انتخاب کنید که دیگران توصیه میکنند. گوش کردن به موسیقی ممکن است برای یک فرد یک فعالیت لذت بخش تلقی شود اما برای فردی دیگر ورزش کردن و ... .
اعمال مدیریت و کنترل بر فعالیتهای خود
بر انجام فعالیتهای خود جدی باشید. آنها را مهم بشمارید و برایشان برنامه ریزی کنید و برنامهها را بطور منظم اجرا کنید و به نتایج برنامهها توجه کنید و در نهایت از نتایج خوب و بد برای برنامه ریزی بعدی درس بگیرید. این روند کامل یک مدیریت خوب است. یک نظاره گر خوب و یک ارزیاب سخت گیر برای امور خود باشید. فعالانه امور زندگی خود را پیگیری کنید و به موفقیتهای خود پاداش دهید مثل یک مدیر خوب در یک سازمان.
بررسی شیوه های موثر آموزش خانواده در پیشگیری و کـــاهش آسیب های روانی اجتماعی نوجوانان دختـر
ـ مقدمه :
احساس نیاز به امنیت ، الفت ،محبت ، همراهی و همدردی از جمله مسایل سرشتی و فطری انسان است . نخستین مرجعی که بطور عمیق و ریشه دار ، طبیعی و سالم جوابگوی نیازهای مذکور است ، کانون مصفای خانواده است . خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی و نخستین پرورشگاه شخصیت های انسانی ، از دیر باز مورد توجه پژوهشگران ، اعم از جامعه شناسان ، روانشناسان و متخصصان تعیلم و تربیت قرار داشته است . رویکرد نظریه پردازان به مسئله تاثیر محیط و عوامل محیطی بر پرورش و رشد قوا و استعدادهای انسان و اهمیت این عوامل در دوران کودکی ، مسئله آموزش والدین را به عنوان یک راه و روش کار مطرح ساخت .
ـ بیان مسئله :
مدارس بعنوان دومین واحد متشکل مکان مناسبی برای بررسی و تنظیم برنامه های متناسب جهت آموزش والدین هستند . نخستین کوششها جهت آموزش والدین از مدارس آغاز شده و هم اینک نیز عمده برنامه برنامه های آموزشی والدین در همین مکانها و با کمک و مساعدت مربیان مدارس و اساتید دانشگاهها صورت می گیرد . در اینجا این سئوال مطرح است که آیا آموزش والدین طی این جند سال که از عمرش می گذرد مفید بوده است ؟ به اظهار متصدیان و برنامه ریزان ، برنامه های آموزش خانواده در مدارس ، آنطور که باید و شاید نتوانسته است به هدف خود برسد و محتاج بررسی و پژوهش عمیقتر و بیشتری است .
ـ اهداف :
هدف پژوهش حاضر ، آگاهی از تاثیر برنامه آموزش خانواده (مادران) در تغییر نگرش والدین (پیشگیری) و کاهش آسیبهای روانی ـ اجتماعی (اضطراب ، افسردگی ، پرخاشگری) دانش آموزان (فرزندان والدین تحت آموزش) بوده است .
ـ سئوالهای پژوهشی :
آیا آموزش خانواده به شیوه بحث و سخنرانی ، نمایش فیلم موجب پیشگیری یا کاهش آسیبهای روانی ـ اجتماعی نوجوانان دختر می شود ؟
همچنین در گزارش سئوالات پژوهشی در قالب فرضیه نیز مطرح شده است . مبنی بر اینکه آموزش خانواده به شیوه بحث و سخنرانی ، نمایش فیلم موجب پیشگیری یا کاهش آسیبهای روانی ـ اجتماعی نوجوانان دختر می شود .
ـ جامعه و نمونه :
جامعه آزمودنیها در این پژوهش عبارت بودند از مادران دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ورامین . در این پژوهش نمونه ای به حجم 90 نفر از مادران و همچنین فرزندان آنها (دانش آموزان) مورد بررسی قرار گرفتند که 60 نفر از مادران تحت آموزش خانواده قرار گرفتند (30نفر روش بحث و سخنرانی و 30 نفر از طریق نمایش فیلم) و 30 نفر باقی مانده تحت هیچ شیوه آموزشی قرار نگرفتند . نمونه بر پایه یک نمونه برداری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند .
ـ ابزار گرد آوری داده ها :
در این پژوهش از دو پرسشنامه نگرش سنج (محقق ساخته) و 90 S C L [1][1]برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است .
ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
در تحلیل داده های حاصل از این پژوهش از روشهای آماری تحلیل واریانس و کوواریانس استفاده شده است .
ـ نتیجه گیری و تفسیر یافته ها :
نتایج حاکی پژوهش نشان داد که : آموزش خانواده موجب تغییر نگرش مادران و در نتیجه پیشگیری و کاهش مشکلات روانی ـ اجتماعی نوجوانان می شود . این نتایج با تحقیقات الدر(1965) و کرسو (1975) هماهنگی دارد ، این پژوهشگران به این نتایج دست یافته بودند که در شرایط یکسان ، فضای خانواده تاثیر جمعی بر رفتار دانش آموزان در مدرسه دارد و دیگر آنکه نتیجه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بطور کلی تا حد زیادی (80درصد) با نگرش مثبت والدین به امر تحصیل همبسته است . از طرف دیگر از بین دو شیوه مورد مطالعه (بحث و سخنرانی و نمایش فیلم ) ، شیوه بحث و سخنرانی تاثیر بیشتری در پیشگیری و کاهش مشکلات نوجوانان داشته است .
ـ پیشنهادات :
پیشنهاد شده است ، آموزش پدران نیز مدنظر قرار گیرد ، برنامه های تعلیماتی رادیو و تلویزیون نیز فعال شود ، مدرسین کلاسهای آموزش خانواده از بحثهای تکراری خودداری نمایند و بیشتر به مباحث کاربردی پرداخته و از نمایش فیلم نیز بهره گیرند ، از تعویض استاد در هر جلسه خودداری شود ، قبل از برگزاری آموزش خانواده پیش آزمون از والدین بعمل آید ، تا بر آن اساس کار آموزش شروع شود ، تهیه جزوه و کتابهای کم حجم آموزش خانواده برای والدینی که نمی توانند حضور فیزیکی داشته باشند .
ـ محدودیتها :
نبودن بینش صحیح در جامعه ، مدرسه ، خانواده پیرامون این قبیل از پژوهشها و عدم همکاری آنها با پژوهش ، محدودیت در ارتباط با منابع و اطلاعات پیرامون آموزش خانواده ، کم سواد بودن برخی از والدین برای پاسخ به سئوالات پرسشنامه ، محدودیت منابع خارجی ، نبود مکانی مناسب جهت آموزش خانواده و وجود اختلاف طبقاتی ، فرهنگی و تحصیلی زیاد بین مادران .
ـ کلید واژه ها :
آموزش خانواده ، آسیب های روانی اجتماعی ، نگرش ، اضطراب
ـ منابع کلیدی :
- الوندی ، محمد (1375) . بررسی تاثیر برنامه آموزش خانواده در نگرش مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر نسبت به فرزندان در شهر تهران . پایان نامه کارشناسی ارشد .