خدمتگزاری با عناوین و تعبیرات گوناگون در منابع دینی , مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته است که هر کدام به گونه ای مساله خدمت به مردم را درابعاد مختلف , مطرح می سازد, که در مجموع , همه , جلوه های یک حقیقتند. دراین باره , به ذکر چند عنوان اشاره می کنیم و یادآور می شویم که : ذکراین عناوین , جدای از یکدیگر, به معنای استقلال و عدم تداخل آنها نخواهد بود.
الف . سودمندی و نفع رسانی
در بسیاری از روایات , خدمت به خلق و سودرسانی به آنان , عامل ارزشمندی انسان , به شمار آمده است . پیامبراکرم[ ص] , در پاسخ این سوال که محبوبترین افراد, پیش خداوند چه کسانی هستند؟ فرمود:
مثل المومن مثل النخله مااخذت منها من شی نفعک
شخص باایمان , همانند درخت خرمااست که هر چه از آن برگیزی سودمند و مورد,استفاده است .
از آنجا که انسان باایمان , براساس حق و حقیقت زندگی می کند, نمی تواند جز نفع رسانی , روش دیگری را پیش گیرد. نفع رسانی جزء مقومات ایمان او به شمار می آیدازاین روی , قرآن مجید[ حق] و طرفدارانش را,از آن نظر که نافع و سودمندند برای دیگران , جاوید و ماندگار خوانده است :
بنابراین , سراپای زندگی انسان معتقد به خدا و روز واپسین رااین ویژگی تشکیل می دهد که در هر موقعیتی قرار بگیردو به هر درجه ای که رسد برای مردم و در خدمت آنان است .
ب : برآوردن نیازها
گرهگشایی , حل مشکل دیگران و برطرف نمودن نیازهای مادی و معنوی مردم , جلوه های دیگری از خدمتگزاری هستند که مورد سفارش اسلام می باشند. برخورداری ازاین ویژگی , توفیقی است که خداوند نصیب بندگان نیکش می سازد. در قیقت , نیازمندی که به انسان روی می آورد, رحمت و هدیه ای الهی است که بایداز آن استقبال گردد.امام حسین[ ع] می فرماید:
ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلا تملواالنعم .
نیازهای مردم (که شما برای حل آنان اقدام می کنید)از جمله نعمتهای خداونداست برای شما.از مراجعه مردم به خودتان اظهار ملالت و دلتنگی نکنید.
انسان اگر بتواند حاجت و نیاز کسی را بر طرف کند, ولی در آن کوتاهی بورزد, گویا نعمتی را ناسپاسی کرده واز فیض و رحمت خداوند روی برتابیده و در نتیجه به خود, ظلم و ستمی را روا داشته داست . امام کاظم(ع) می فرماید:
من اتاه اخوه المومن فی حاجه فانما هی رحمه من الله ساقهاالیه ,
آن که برادر دینیش نیازی پیش او می برد, آن نیاز رحمتی است الهی که خداوند به سوی او فرستاده است .اگر آن نیاز را برآورد, به ولایت ما رسیده و ولایت ما نیز به ولایت خداوند پیوسته است واگر آن نیاز را رد به خود ستم کرده و بدی رسانده است .
روشن است که : [ قضاء حوائج الناس] و برآوردن نیازهای مردم هرگونه اقدام مثبت و خیرخواهانه در مسائل مادی و معنوی را شامل می شود بنابراین , همانگونه که چراغی را فرا راه مردم برافروختن , نابینایی را دست گیری کردن یتیمی را سرپرستی و نوازش نمودن دمت و برآوردن نیاز به شمار می آید, همچنین گمراهی را هدایت کردن , جاهلی راارشاد نمود و نحرفی را به راهآوردن نیز,از مصادیق بارز خدمتگزاری است . دراین باره نمونه های فراوانی در کتب احادیث به چشم می خورد, تا آنجا که برای این عنوان , باب مستقلی گشوده است .
ج . یاری به دیگران
از جلوه های خدمتگزاری , یاری به دیگران است . یاری در مسائل و مشکلات زندگی , بویژه در بعد مالی واقتصادی , که از آن در فرهنگ اسلامی , تعبیر به[ مواسات] شده است .
اگر جامعه اسلامی را مانند پیکر واحدی بدانیم ,اعضای این پیکر ارتباطی حیاتی و سرنوشت ساز, با یکدیگر دارنداختلال و کم کاری در یک عضو, عامل به هم خوردن تعادل بدن خواهد شد. دراین هنگام , بقیه اعضا باید به کمک آن عضو بشتابند و به او یاری دهند تا نظم و تعادل به بدن برگردد و حیات و زندگی ممکن شود.این حقیقت , در سطح جامعه اسلامی نیز باید پیاده شود.اگر نیازمندی به عللی نتوانند خود را همپای دیگران قرار دهد, شایسته است دیگران به او یاری دهند تا عدالت و تعادل اجتماعی در جامعه محقق گردد.