تیک:
آدمی همواره در مورد سلامت جسم ،روابط اجتماعی و جایگاه خود در این عالم نگران بوده است و در این زمینهها سوالات بسیاری مطرح کرده و پیرامون آنها نظریاتی ابراز داشته است. بعضی از این نظریات تقریبا جهان شمول به نظر میرسند و در بسیاری از مناطق دنیا و اکثر دورههای تاریخی دیده میشوند. طبق نظریههایی کهن که امروزه هم به چشم میخورد، اختلال روانی نتیجه عملکرد نیروهای ماوراء طبیعی و جادوئی مثل ارواح شرور و شیطان است. در جوامعی که این نظریه را باور داشتند، درمان به صورت جن گیری انجام میشده است.
تاریخچه اختلالات روانی از جمله تیک ها
در تاریخ اختلالات روانی این عقیده نیز رواج داشته که آنها را ناشی اختلال کارکرد بدن میدانستند
افلاطون رفتار پریشان را برخاسته از تعارضات درونی بین هیجان و عقل به شمار میآورد. برخورد به مبتلایان به این اختلالات خط سیری از برخورد غیر انسانی تا برخوردهای انسانیتر را شامل میشود. جنبش معطوف به درمان انسانیتر با این بیماران با کارهای فیلیپ پنیل آغاز شد. بتدریج تغییرات اصلاحیتر بیشتری آغاز و ادامه یافت و تحقیقات علمی درسبب شناسی ، طبقه بندی و درمان اختلالات انجام گرفت در مورد اختلال تیک هم برای نخستین بار در سال 1885 ژرژ ژیل دلاتوره وقتی درفرانسه باژان مارتین شارکوکارمیکرد بیماری را توصیف کرد که بعد ها به نام اختلال توره شناخته شد. او متوجه سندرومی در بین چند تن از بیمارانشد که شامل تیک های متعدد حرکتی بد دهنی و پژواک کلام بود.
تعریف تیک
تیک عبارتست از اجرای یک حرکت یا انتشار یک صوت به صورت ناگهانی، سریع،ادواری،ناموزون قالبی،اگر چه بیمار آن را غیر قابل مقاومت و غیر ارادی می داند اما فراوانی تیک تغییر ناپذیر است و امکان عدم بروز آن در مدت زمانهای کم و بیش وجود دارد.
تنیدگی به تشدید تیک ها و فعا لییت های سرگرم کننده(مانند قرائت و خیا طی)به کاهش آنها منجر می شودو معمولا در خلال خواب نا پدید شده یا در حد قابل ملاحظه
ای کاهش پیدا می کند
انواع کلی تری از تقسیم بندی های تیک که در بیشر منابع از آنها نام برده شده :
1- -تیک های حرکتی ساده(SIMPLE MOTOR TICS): حرکات بی معنی، ناگهانی و کوتاه میباشند. مانند: چشمک زدن، بالا انداختن شانه، بالا بردن بینی، حرکت دادن دستها و پاها.
2-تیک های آوایی ساده(SIMPLE PHONIC TICS): اصوات غیر ارادی ای که از بینی، گلو و دهان خارج میگردند. مانند: سرفه کردن، صاف کردن گلو، بالا کشیدن بینی، خرخر کردن، آروغ زدن، تقلید اصوات حیوانات.
3- تیک های حرکتی پیچیده(COMPLEX MOTOR TICS): حرکاتی که بیشتر هدفمند بوده و چندین عضله بطور هماهنگ در ایجاد آنها دخالت دارند. مانند: کشیدن لباس، لمس کردن دیگران، لمس کردن اشیاء، شکلک درآوردن، نیشگون گرفتن، بوسیدن خود و یا دیگران، آب دهان انداختن، خاراندن، شانه زدن موها، ضربه با نوک انگشت، پریدن و لی لی رفتن، زبان درازی، لمس کردن بینی، بوییدن اشیاء و افراد، حرکات پرتابی، پژواک کرداری (ECHOPRAXIA) (تکرار و تقلید غیر ارادی حرکات دیگران)، کوپروپراکسیا (COPROPRAXIA) (انجام حرکات و ژستهای قبیح، زننده، و ناپسند نزد جامعه)
4- تیک های آوایی پیچیده(COMPLEX PHONIC TICS): آواهای هدفمند تر و طولانی تر. مانند: پژواک گویی (ECHOLALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات دیگران)، مکررگویی(PALILALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات خود)، مکررخوانی(LEXILALIA)(تکرار غیر ارادی کلماتی که خوانده میشوند)، کوپرولالیا و یا بد دهنی (COPROLALIA)(بیان واژه ها و الفاظ رکیک، قبیح و ممنوعه)،صحبت کردن با خود، خندیدن و فریاد کشیدن های ناگهانی.
درمان:
نخستین گام در تعیین مناسب ترین شیوه درمانی اختلالات تیک بررسی کارکرد کلی کودک یا نوجوان است. خانواده، معلمین و همسالان گاهی تیک ها را اشتباها به عنوان رفتارهای هدفمند تفسیر می کنند و زمانی باید کودک به عنوان ابتلا به یک مشکل رفتاری تحت درمان قرار گیرد که واقعا حرکات مزبور به صورتی غیر ارادی بروز کنند. درمان باید با آموزش جامع خانواده شروع شود بطوری که کودک مبتلا ندانسته به خاطر رفتارهای تیک تنبیه نشود. خانواده همچنین بایستی با سیر تشدید و تخفیف متناسب بسیاری از اختلالات تیک آشنا شوند. در موارد خفیف کودکان دچار اختلالات تیک که عملکرد اجتماعی و تحصیلی خوبی دارند ممکن است نیازی به درمان نداشته باشند. در موارد شدیدتر کودکان مبتلا از سوی همسالانشان طرد می شوند و بر اثر ماهیت مخرب تیک ها کارکرد تحصیلی کودک مختل می شود. در این موارد بایستی انواعی از روش های درمانی مد نظر قرار گیرد.
مداخلات دارویی در سرکوب تیک تا حدودی موثرند و از مداخلات رفتاری نظیر فنون «وارونه سازی عادت» استفاده می شود تا کودکان و نوجوانان مبتلا از تیک های خود، آگاهی بیشتری پیدا کنند و حرکات ارادی را شروع کنند که تیک ها را جبران کند. استانلی هابز (STANLEY A. HOBBS) چندین روش رفتاری از جمله تمرین متمرکز (منفی)، خود بازبینی، آموزش واکنش ناسازگار، نشان دادن وحذف تقویت مثبت و وارونه سازی عادت را مرور کرده است. به گزارش هابز در بسیاری از موارد درمان های فوق سبب کاهش فراوانی تیک ها شده است ( به خصوص طی درمان وارونه سازی عادت). در حال حاضر مطالعات دیگری برای تکرار اثر بخشی این فنون در دست انجام هستند. بطور کلی درمانهای رفتاری بیشتر در درمان اختلالات تیک صوتی یا حرکتی مزمن و گذرا موثرند. ولی موارد نسبتا معدودی از اختلال توره واکنش مطلوبی به روش های رفتاری نشان داده اند. فنون رفتاری از جمله آرام سازی ممکن است در کاهش استرس هایی مفید باشد که ممکن است موجب تشدید اختلال توره می شوند. تصور می شود که فنون رفتاری و دارودرمانی اثرات همدیگر را تقویت می کنند.